شبکه جوانان رضوی
بسم الله؛
حدود یک هفته است که کار جدیدم را شروع کردم و در موسسه خدمات مشاوره ای، امور جوانان و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی مشغول به کار شده ام. در حال حاضر پروژه ای در موسسه در حال اجراست به نام شبکه جوانان رضوی(شجر) که پرتال جامعی است در خصوص جوانان که دبیری تحریریه ی این پرتال به بنده واگذار شده است. اینروزا در حال آماده سازی پرونده هایی در خصوص امام رضا(ع) برای دهه کرامت هستیم. تا چند روز مانده به شروع دهه کرامت سایت آغاز به کار می کند و در خدمت دوستان خواهیم بود.
در کنار کار در موسسه عصرها نیز در شرکت همچنان مشغول به فعالیت مورد علاقه ام یعنی برنامه نویسی هستم.
پی نوشت: سه چیز مورد علاقه در زندگی من :برنامه نویسی، فلسفه و شعر و ادبیات
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۷:۴۵ ب.ظ توسط محمدرضا سلطانی
|
و در آغاز هیچ نبود و کلمه بود و آن کلمه خدا بود. و کلمه بی زبانی که بخواندش و بی اندیشه ای که بداندش ، چگونه می تواند بود؟ و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود... و با نبودن چگونه می توان بودن؟ و خدا بود و او با عدم و عدم گوش نداشت... حرف هایی هست برای گفتن... که اگر گوشی نبود نمی گوییم و حرف هایی هست برای نگفتن . حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند . حرفهایی شگفت ، زیبا و اهورایی همین هایند و سرمایه ماورایی هر کس به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.