اگر مسلمانید، اگر ایرانی هستید و اگر انسانید!
1- اسلاميت 2- انسانيت 3- ايرانيت
1- اسلاميت: قرآن در آيه 10 سوره حجرات چنين مي فرمايد:
"در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد"
به نظر مي رسد براي كسي كه پايبند به دستورات ديني باشد و قرآن را سخن خدا بداند مسئله كاملا حل شده است و شركت در راهپيمايي نه يك حق و يك منت بر سر كسي بلكه يك انجام تكليف محسوب مي شود.
2- انسانيت: انسانيت حكم مي كند اگر در هر كجاي عالم به انساني ظلم شد به حمايت برخيزيم. در اين مورد فرق نمي كند مسلمان باشد يا غير مسلمان، چه مولايمان در مورد آن زن غير مسلمان چه گفت كه جا دارد مومن با شنيدن اين ظلم بميرد!


بابت دلخراش بودن تصاوير عذر خواهم، اما واقعيت ...
انسانيت مرز نمي شناسد. اين خط هاي ذهني و قراردادي كه بين انسانها كشيده ايم به نام "مرز" براي انسانيت هيچ اعتباري ندارد.
3- و اما ايرانيت: شايد اين مساله كمتر باز شده باشد. عده اي سال گذشته با توجيه "چراغي كه به خانه رواست ...." و انگشت گذاشتن روي حس ناسيوناليستي برخي مردم آن كردند كه مي دانيد.
اما شايد اينان نمي دانستند اگر كمي عميق تر بنگرند و رصد كنند برنامه هاي رژيم غاصب را، حتي از ديد يك ناسوناليست هم حمايت از فلسطين توجيه دارد.

طرح "نيل تا فرات" و "اسرائيل بزرگ" چيز كمي نيست كه بتوان به راحتي از آن گذشت. چه كسي نمي داند فلسطين خط مقدم و سنگر اول، لبنان سنگر دوم و سوريه و ايران سنگرهاي بعدي هستند؟ تنها چشم بينا مي خواهد ديدن اينكه حماس و حزب الله سپر بلاي من و تو شده اند.
پس اگر نه براي اسلام و نه براي انسانيت شركت نمي كنيد، حد اقل براي ايران شركت كنيد....





و در آغاز هیچ نبود و کلمه بود و آن کلمه خدا بود. و کلمه بی زبانی که بخواندش و بی اندیشه ای که بداندش ، چگونه می تواند بود؟ و خدا یکی بود و جز خدا هیچ نبود... و با نبودن چگونه می توان بودن؟ و خدا بود و او با عدم و عدم گوش نداشت... حرف هایی هست برای گفتن... که اگر گوشی نبود نمی گوییم و حرف هایی هست برای نگفتن . حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند . حرفهایی شگفت ، زیبا و اهورایی همین هایند و سرمایه ماورایی هر کس به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.